پرتال امام خمینی(س): گفتگوی ۶۸/ حسین انتظامی 

معاون اسبق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: شما وقتی بر همه امور حتی بر امور خیلی کوچک بلافاصله برچسب امنیتی می‌زنید و رسانه‌ها را موظف می‌کنید که آن قاعده را رعایت کنند و از آن سو مردم در خیابان واقعیاتی را می‌بینند که در رادیو، تلویزیون، روزنامه‌ها، خبرگزاری‌ها و سایت‌ها از آن خبری نیست، نسبت به رسانه بی‌اعتماد می‌شوند.

همزمان با روز روابط عمومی، برنامه حضور میزبان دکتر «حسین انتظامی» بود. انتظامی از چهره‌های شناخته شده عرصه ارتباطات و رسانه، رئیس سابق سازمان سینمایی و معاون اسبق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. انتظامی با حضور در حسینیه جماران در خصوص دیدگاه‌های امام روح‌الله به عرصه فرهنگ و رسانه و مسائل پیرامون این حوزه  به گفت و گوپرداخت.

 صداوسیما باید دانشگاه باشد 

 امام یک فرمایش مشهور در خصوص صداوسیما دارند که می‌شود آن را به بقیه حوزه رسانه تسری داد. ایشان می‌فرمایند که صداوسیما باید دانشگاه باشد که خودش یک نظام فکری و معرفتی را نشان می‌دهد.

اگر چه ممکن است بیانات ایشان در دوره بعد از انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگ نسبت به سایر حوزه‌ها کمتر باشد اما ایشان روی فرهنگ وارداتی حساسیت داشتند. تعبیر هم می‌فرمودند فرهنگ غرب و فرهنگ شرق و بیشتر روی فرهنگ خودی، فرهنگی دینی و فرهنگ ملی اصرار داشتند.

در بازخوانی امام(ره) باید این را در نظر بگیریم که اگر امروز در جمع ما بودند، دیدگاه‌شان چه بود؟ چون بعضی وقت‌ها مراجعه به بعضی نص و نص‌گرایی‌ها مخاطراتی دارد.

 امام در فقه بن‌بست‌شکن بود 

امام به عنوان یک فقیه بن‌بست‌شکنی‌هایی در برخی موضوعات فقهی کردند؛ مثلاً در مورد ماهی اوزون‌برون، راجع به شطرنج یا راجع به خرید و فروش آلات موسیقی؛ موضع‌گیری امام در این موارد از یک فقیه جامع‌الشرایط در آن شرایط اساساً بعید بود

پاسخ قاطع امام به یک نامه؛ تحت تأثیر آخوندهای بی‌سواد واقع نشوید 

مثلاً مرحوم آیت‌الله قدیری نامه‌ای خدمت ایشان نوشتند که منتشر شده است. من هم با خودم آوردم که بخشی از آن را بخوانم چون خیلی زیباست و جمله‌بندی مهمی دارد. آقای قدیری یک شخصیت برجسته فقهی، شاگرد خود امام و شاگرد مرحوم آیت‌الله خویی بوده و عضو دفتر استفتائات امام بود و بسیاری از استفتائات امام به خط ایشان است؛ یعنی اینقدر جنبه‌های فقهی امام به ایشان نزدیک بوده است.

اما ایشان بعد از اعلام حکم امام راجع به شطرنج و آلات موسیقی، این نامه را خدمت امام نوشتند که «در هر صورت اگر ساحت قدسی حضرتعالی از اینگونه مسائل به دور باشد، به نظر من بهتر است و ضرورتی در نشر آنها دیده نمی‌شود. دیگر هر طور صلاح می‌دانید.» و امام پاسخ دادند: و بالجمله آنگونه که جنابعالی از اخبار و روایات برداشت دارید، تمدن جدید به کلی باید از بین برود و مردم کوخ‌نشین بوده یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند. شما خود می‌دانید که من به شما علاقه داشته و شما را مفید می‌دانم ولی شما را نصیحت پدرانه می‌کنم که سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید؛ و تحت تأثیر مقدس‌نماها و آخوندهای بی‌سواد واقع نشوید چرا که اگر بناست با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیت ما نزد مقدس‌نماهای احمق و آخوندهای بی‌سواد صدمه‌ای بخورد، بگذار هر چه بیشتر بخورد.

 امام خمینی(ره)؛ امروزی‌ترین فقیه در عصر خود 

امام خمینی(ره) در عصر خودشان امروزی‌ترین فقیه بودند. امروزی به معنای اینکه با اقتضائات روز، نسبت به متوسط جامعه مذهبی جلوتر بودند. چون در آن زمان که بحث شطرنج مطرح شد، متوسط جامعه مذهبی این را نمی‌پذیرفت. بعد از ایشان، دیگر چنین سنت‌شکنی‌هایی را ندیدیم.

 همه ارکان حکومت موافق اکران «رستاخیز» بودند، اما به دلیل مخالفت یک مرجع تقلید متوقف شد 

 بعضی وقت‌ها یک بن‌بست‌شکنی لازم است که امام این ویژگی را داشت. آقای درویش کارگردان صاحب‌نام سینمای ایران، چندسال پیش فیلم «رستاخیز» را ساخت که جزو هنرهای آئینی و درباره واقعه عاشورا است. همه ارکان حکومت، موافق انتشار این فیلم بودند اما چون یکی از مراجع محترم تقلید نشان دادن تصویر حضرت عباس (ع) را صلاح ندانستند و گفتند که حضرت عباس در عداد معصومین تلقی می‌شود، این فیلم متوقف شد. هیچ کس هم نتوانست این خط را باز کند!

 تمام تقسیم‌بندی‌های ملت باید در رسانه ملی مابه‌ازا داشته باشد 

علی‌رغم تأکید حضرت امام، رسانه‌ها در بیان دلسوزانه مشکلات خیلی موفق عمل نکرده‌‌اند.بیان دلسوزانه فقط انتقاد نیست. اینکه به صداوسیما رسانه ملی گفته می‌شود، نباید فقط یک شعار باشد؛ یعنی تمام تقسیم‌بندی‌هایی که در ملت داریم، باید در رسانه ملی مابه‌ازا داشته باشد.

یعنی تقسیم‌‌بندی براساس جنسیت زن و مرد؛ براساس قومیت فارس، آذری، کرد، بلوچ، عرب و لر؛ براساس سن نونهال، کودک، نوجوان، جوان، میانسال، سالخورده و سالمند و از آن مهمتر، تقسیم‌بندی براساس علایق و اندیشه و دیدگاه‌های سیاسی داریم. یک نفر با جمهوری اسلامی بیشتر موافق است اما دیگری انتقاد دارد. یکی در بعضی زمینه‌ها اعتراض دارد. اگر کسی مدعی ملی بودن هست، باید همه اینها خودشان را در آنجا ببینند.

 «نون خ» نشان داد کُردها شهروند درجه دو نیستند 

فرض بفرمایید که برنامه‌ای باشد که همه کارشناسان آن از آقایان باشند. خب به خصوص با این پیشرفتی که خانم‌ها در حوزه‌های علمی داشتند، می‌گویند پس ما کجا هستیم؟ البته در بعضی حوزه‌ها سازمان صدا و سیما موفق بوده است. مثلاً در حوزه نمایشی، همین سریال «نون خ» نشان داد شهروندان کُرد شما شهروند درجه دو نیستند. اینها جزو بطن و متن مردم هستند.

 اگر رسانه ملی فقط یک گروه را پوشش دهد، دیگر نمی‌تواند مدعی رسانه ملی باشد. آن قشری که مورد بی‌توجهی قرار گرفته، قهر می‌کند و قهرش کم کم با بی‌محلی تداوم پیدا می‌کند و بی‌محلی‌اش با نفرت تداوم پیدا می‌کند و نفرتش به خشم می‌رسد.

 مردم، صداوسیما را نماینده نظام و حکومت می‌دانند 

رسانه‌های رسمی ما به هر دلیلی، یک «این‌همانی» با خود نظام پیدا کرده‌اند. یعنی اینکه مردم، صداوسیما را نماینده نظام و حکومت می‌دانند. به همین دلیل، ما اگر در رسانه‌های رسمی خودمان عبوس باشیم، نشان‌دهنده این است که حکومت عبوس است؛ اگر مهربان باشیم نشان‌دهنده این است که حکومت مهربان است. اگر دامنه جذب خودمان را باز کنیم و به قول رهبری، جذب حداکثری و دفع حداقلی داشته باشیم، موفقیم. این در برنامه‌‌سازی در صداوسیما و همچنین در رسانه‌های رسمی خیلی مهم است.

مثلاً دولت‌نوازی صداوسیما، هم به معنای مثبت و هم به معنای انتقادی، نسبت به دولت آقای احمدی‌نژاد و دولت آقای روحانی و دولت آقای رئیسی باید یک جور باشد. مردم این را می‌بینند و می‌فهمند. اگر ما فکر کنیم که هر چه ساختیم به شکل پروپاگاندا در همه رسانه‌های رسمی پخش کردیم و مردم کاملاً نسبت به آن منفعل هستند [اشتباه کردیم].

 مدیریت غلط رسانه‌ای موجب شده مردم به شبکه‌های بیگانه گرایش پیدا کنند 

 ما مرجعیت رسانه‌ای را از دست داده‌ایم. ما غصه می‌خوریم که چرا مردم از شبکه‌های دیگر دنبال خبر هستند. آنها راست و دروغ را قاطی می‌کنند و درست هم هست. اما چرا این فضا را به وجود آوردیم؟ ما که در مدیریت رسانه بودیم این فضا را به وجود آوردیم.

وقتی شما بر همه امور حتی بر امور خیلی کوچک، بلافاصله برچسب امنیتی می‌زنید و رسانه‌ها را موظف می‌کنید که آن قاعده را رعایت کنند، خب مردم در خیابان یک واقعیاتی را می‌بینند که در رادیو، تلویزیون، روزنامه‌ها، خبرگزاری‌ها و سایت‌ها از آن واقعیات هیچ چیزی نیست خب این باعث بی‌اعتمادی می‌شود.

 ما در امنیتی کردن یک موضوع اجتماعی کوچک استادیم 

 این در حالی است که «مکتب کپنهاگ» معتقد است امنیتی کردن هر قضیه‌ای اتفاقاً اقدامی ضدامنیتی است! یعنی حکومت‌های فهیم که حکمرانی درستی دارند، تلاش می‌کنند حتی موضوع امنیتی را در ساحت سیاسی بیاورند و از ساحت سیاسی ببرند در حوزه اجتماعی و آنجا جمعش کنند. اما ما استاد این هستیم که یک موضوع اجتماعی خیلی خیلی ساده را به کیس امنیتی تبدیل کنیم و بعد بزنیم تو سر همدیگر که چطور این را جمع کنیم.

 برای مطالعه متن کامل گفتگو اینجا کلیک کنید

. انتهای پیام /*